پارت صد و هفتاد و پنجم :

- امکان نداره!

با بهت و عجز نالیدم و روی سَکّو فرود اومدم.

آخرین ردیف تماشاچی‌ها بود و اطرافش نرده‌ای ندیدم، پس فقط همینجا می‌تونستم بشینم تا نزدیک پسرا باشم.

وقتی گزارشگر لعنتی بازی رو توضیح داد احساس کردم یه نفر با سوزن لحظه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.